همه چي
یک شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 9:19 :: نويسنده : علیرضا
پادشاه جومونگ
پادشاه دانگمیونگ (زاده ۵۸ ق. م. درگذشته ۱۹ ق. م. - پادشاهی ۳۷ تا ۱۹ قبل از میلاد) یا به طور کامل دانگمیونگ سئونگ وانگ که به اسم زمان تولدش جومونگ نیز معروف است، موسس امپراتوری گوگوریو میباشد. گوگوریو در میان سه امپراطوری کره، شمالیترین آنها محسوب میشد. درلوح سنگی گوانگائتو از او با نام چومووانگ به معنی پادشاه چومو و در ۲ کتاب تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا از او با نام جومونگ و عنوان گو یاد شدهاست. همچنین در کتاب سامگوک ساگی از او با نام چومونگ یا سانگائی نیز نام برده شدهاست. آرامگاه جومونگ هم اکنون در کره شمالی است. در سایر نوشتههای بدست آمده او با نامهای چومونگ، جونگمو یا دومو معرفی شدهاست.[۱] تولدافسانه تاسیس گوگوریو برگرفته از متون کهن کره از جمله میباشد. معروفترین متن شناخته شده با اندکی تغییرات از سامگوک یوسا، سامگوک ساگی و دانگمیونگ سئونگ وانگ پیئون از دانگ گوک ایسانگ گوکجیپ بدست آمدهاست. بحثهای مختلفی بر سر آنکه پدر واقعی او چه کسی بوده به وجود آمدهاست، در بعضی از متون کره، جومونگ را پسر هه موسو (解慕漱:به معنی پسر آسمان) و یوها (柳花:به معنی دختر خدای رودخانه هابک) توصیف کردهاند. گفته شدهاست که هموسو با یوها در زمانی که او در کنار رودخانه در حال حمام کردن بود آشنا شدهاست، اما خدای رودخانه هه موسو را قبول نکرد و او به آسمان برگشت. خدای رودخانه یوهوا را به اوبالسو (優渤水) تبعید کرد، مکانی که او با پادشاه دانگ بویو (بویو شمالی)، گوموا آشناشد و صیغه او گردید. یوهوا که توسط نور خورشید باردار شده بود، تخمی را بدنیا آورد.[۲] گوموا سعی کرد تا تخم را نابود کند سپس سعی کرد تا تخم را به حیوانات بخوراند، اما حیوانات به جای خوردن آن، از تخم محافظت کردند تا صدمه نبیند. در نهایت گوموا تخم را به یوها برگرداند و از درون تخم پسری به دنیا آمد که جومونگ نامیده شد و در زبان کرهای به معنی کماندار ماهر است. ترک دانگ بویوجومونگ برای مهارت استثنایی که در گوموا، جومونگ مجبور به ترک دانگ بویو شد. برطبق افسانه در هنگام فرار با اسبش به رودخانهای خروشان رسید، لاک پشتها و جانوران آبزی بر سطح آب آمدند و یک پل ایجاد کردند.[۳] هنگامیکه او به سرزمینی که در جنوب رودخانه قرار داشت وارد شد، مورد استقبال گو موسئو دانگون فرمانروای جولبون (که همان باک بویو بود) قرار گرفت. گو موسئو میدانست که جومونگ یک مرد معمولی نیست و دخترش سوسانو را به عقد او درآورد. بعد از مرگ گو موسئو در ۳۷ قبل از میلاد، جومونگ هفتمین دانگون در باک بویو گردید. او تمام ۵ قبیله جولبون را با یکدیگر متحد کرد و یک کشور پادشاهی متمرکز به وجود آورد. اولین پادشاه گوگوریوجومونگ در سال ۳۷ قبل از میلاد کشور گوگوریو را تاسیس نمود و اولین پادشاه گوگوریو شد. در همان سال، پادشاه قبیله بیرو که سونگینگ نام داشت پس از دریافت کمک جهت شکست قبیله جولبون سئونگ اولین شهر پایتخت گوگوریو همراه با قصر امپراتوری تکمیل شد. ۴ سال بعد و در سال ۲۸ قبل از میلاد، جومونگ ژنرال را جهت تسخیر پادشاهی اوکجه فرستاد. در طی همان سال مادر جومونگ، یوها، در قصر دانگ بویو درگذشت و برای او یک مراسم خاکسپاری در حد یک ملکه گرفتند در حالیکه او فقط یک صیغه سلطنتی بود. جومونگ یک فرستاده و هدایای فراوانی جهت قدردانی از سخاوت پادشاه گوموا، برای او ارسال نمود. در سال ۱۹ قبل از میلاد، همسر اول جومونگ، یی سویا همراه پسرش، یوری، دانگ بویو را ترک کردند و وارد گوگوریو شد.[۴] یی سویا، ملکه شد و سوسانو همسر دوم جومونگ به علت فشارهای وارده و همچنین ترس از موقعیت پسرانش در آینده گوگوریو تصمیم به ترک آنجا گرفت. سوسانو، گوگوریو را همراه دو پسرش و تعدادی از مردم ترک کرد و آنها را به سمت جنوب شبه جزیره کره، مکانی که در حال حاضر کره جنوبی در آن قرار دارد، رهبری کرد. جومونگ اولین پسرش یوری را به عنوان ولیعهد معرفی نمود و او را وارث تاج و تخت کرد. مرگ و جانشینجومونگ در سال ۱۹ قبل از میلاد، در سن ۴۰ سالگی درگذشت.[۵] شاهزاده یوری که ولیعهد نیز بود، پدرش را در یک قبر هرمی شکلی دفن نمود و پس از مرگ به او نام چومو سئونگ وانگ را اهدا نمود. عقیدههای زیادی در مورد مرگ او است که از مهمترین آن میتوان به عفونت دست چپ او اشاره نمود. میراثقلمرو پادشاهی گوگوریوی جومونگ، سرانجام توسعه پیدا کرد و به یک قدرت بزرگ منطقهای تبدیل شد. گوگوریو به مدت ۷۰۵ سال باقی ماند و در این مدت ۲۸ پادشاه از بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط نیروهای متحد تانگ-سیلا مورد هجوم قرار گرفت. امروزه فرزندان جومونگ از لقب گو در نام خانوادگی خود استفاده میکنند. در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۶، شبکه تلویزیونی امبیسی کره جنوبی، درام تاریخی و پرطرفدار ۸۱ قسمتی افسانه جومونگ را تولید و پخش نمود. خانوادهفرزند از همسر اول: پادشاه یوری
فرزند از همسر دوم: بیریو و پادشاه اونجو شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : علیرضا
مشتری (سیاره)مُشتَری[۷] یا هُرمُز[۸] یا اورمزد یا برجیس بزرگترین سیاره سامانه خورشیدی است. از نظر فاصله از خورشید، مشتری پنجمین سیاره بعد از تیر و ناهید و زمین و بهرام است. نگاه کلیمعمولا مشتری چهارمین شی درخشان آسمان میباشد (بعد از خورشید، ماه و ناهید) اگرچه گهگاه مریخ درخشانتر بهنظر میآید. جرم مشتری ۲٫۵ بار از مجموع جرم سیارات سامانه خورشیدی بیشتر است. جرم مشتری ۳۱۸ بار بیشتر از جرم زمین است. قطر آن ۱۱ برابر قطر زمین است. مشتری میتواند ۱۳۰۰ زمین را درخود جای دهد. میانگین فاصله آن از خورشید در حدود ۷۷۸ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومتر میباشد یعنی بیشتر از ۵ برابر فاصله زمین از خورشید. ستارهشناسان با تلسکوپهای مستقر در زمین و ماهوارههائی که در مدار زمین میگردند به مطالعه مشتری میپردازند. ایالات متحده تا کنون ۶ فضاپیمای بدون سرنشین را به مشتری فرستادهاست. در ژوئیه ۱۹۹۴، هنگامی که ۲۱ تکه از با اتمسفر مشتری برخورد نمود ستارهشناسان شاهد رویدادی بسیار تماشائی بودند. این برخورد باعث انفجارهای مهیبی شد که بعضی از آنها قطری بزرگتر از قطر زمین داشت. ویژگیهای فیزیکیمشتری گوی غول پیکری از مخلوط گاز و مایع است و احتمالا مقداری سطح جامد دارد. سطح سیاره از ابرهای ضخیم زرد، قرمز، قهوهای و سفید رنگ پوشیده شدهاست. مناطق روشن رنگی «ناحیه» و قسمتهای تاریک تر «کمربند» نامیده میشوند. کمربندها و ناحیهها به موازات استوای سیاره قرار دارند. مدار و چرخشهرمز در یک مدار کمی بیضیگون به دور خورشید میچرخد. هر دور ۱۲ سال زمینی طول میکشد. همچنان که سیاره به دور خورشید میگردد، به دور محور فرضی خود نیز میگردد. چرخش هرمز به دور خود سریعتر از هر سیارهٔ دیگری در سامانهٔ خورشیدی است؛ تنها ۹ ساعت و ۵۶ دقیقه کافی است تا هرمز یک بار به دور خود بچرخد. (مقایسه کنید با چرخش ۲۴ ساعتهٔ زمین به دور خود) برای اندازهگیری سرعت گردش سیارات گازی به دور خود، دانشمندان مجبورند روشهای غیر مستقیم به کار ببرند. آنها ابتدا سرعت متوسط چرخش ابرهای قابل مشاهده را اندازهگیری مینمایند. هرمز به قدر کافی امواج رادیویی ارسال میکند که به وسیله رادیو تلسکوپهای زمینی دریافت گردد. در حال حاضر دانشمندان از اندازه امواج برای محاسبه سرعت چرخش هرمز استفاده مینمایند. قدرت امواج، تحت تاثیر میدان مغناطیسی سیاره، در یک الگوی تکراریِ ۹ ساعت و ۵۶ دقیقهای تغییر میکند؛ زیرا سرچشمهٔ میدان مغناطیسی، هسته سیاره میباشد. این تغییرات نشان دهندهٔ سرعت چرخش داخلی سیارهاست. چرخش سریع هرمز باعث برآمدگی در استوا و پخی در قطبهایش میشود. قطر استوایی هرمز ۷ درصد بیشتر از قطر آن در راستای قطبهاست. جرم و چگالیهرمز از هر سیاره دیگری در سامانه خورشیدی سنگینتر است. جرم آن ۳۱۸ بار بیش تر از زمین میباشد ولی با وجود جرم زیاد، نسبتا دارای چگالی کمی میباشد. متوسط چگالی آن ۱٫۳ گرم در سانتیمترمکعب میباشد یعنی اندکی بیشتر از چگالی آب. چگالی مشتری در حدود یک چهارم چگالی زمین میباشد زیرا سیاره به صورت عمده از عناصر سبک هیدروژن و هلیوم تشکیل شدهاست. از سوی دیگر زمین عمدتا از عناصر سنگین آهنی و سنگی تشکیل شدهاست. عناصر شیمیائی سازنده مشتری بیش تر شبیه خورشید میباشد تا زمین. احتمالا مشتری دارای هستهای از عناصر سنگین میباشد. هسته احتمالا ترکیبی مشابه هسته زمین اما ۲۰ تا ۳۰ برابر سنگینتر میباشد.. نیروی گرانش در سطح سیاره ۲٫۴ برابر بیش تر از سطح زمین میباشد. یعنی شئی که روی زمین ۱۰۰ نیوتون وزن دارد، در روی هرمز وزنی برابر با ۲۴۰ نیوتون خواهد داشت. جو هرمز تشکیل شدهاست از ۸۶ درصد هیدروژن ۱۴ درصد هلیوم و مقدار ناچیزی متان، آمونیاک، فسفین، آب، اتان، ژرمانیوم و مونو اکسید کربن. درصد هیدروژن بر پایه تعداد مولکولهای موجود در جو میباشد تا جرم کلی آنها. این سیاره از لایههای رنگی از ابرها در ارتفاعات مختلف تشکیل شدهاست. مرتفعترین ابرهای سفید از کریستالهای منجمد آمونیاک تشکیل شدهاند. قسمتهای تاریکتر و ابرهای کم ارتفاعتر در کمربندها واقع شدهاند. پایینترین سطحی را که میتوان مشاهده کرد ابرهای آبی رنگ تشکیل دادهاند. دانشمندان انتظار کشف ابرهای آبدار را در ۷۰ کیلومتری سطح زیرین ابرهای آمونیاکی دارند. هر چند که تاکنون چنین سطحی کشف نشدهاست. لکه سرخ بزرگبارزترین جلوه سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن میباشد که توده گاز چرخانی است که شباهت به گردباد دارد. قطر این لکه سه برابر قطر زمین است. رنگ لکه معمولاً از قرمز آجری به قهوهای کمرنگ تغییر میکند و گاه این لکه کاملا محو میگردد. رنگ آن احتمالا ناشی از مقدار کم فسفر و گوگرد در کریستالهای آمونیاک میباشد. سرعت چرخش لکه در لبه آن در حدود ۳۶۰ کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت میکند. ناحیهها و کمربندها و لکه بزرگ بسیار پایدار و مشابه سیستم چرخش زمین میباشد. از زمانی که رابرت هوک در سال ۱۶۶۴ این لکه را کشف کرد, این خصوصیات تغییرات چندانی ندادهاند. دمادمای هوا در ابرهای بالائی هرمز در حدود ۱۴۵- درجه سانتیگراد میباشد. اندازهگیریها نشان میدهد که دمای مشتری با افزایش عمق در زیر ابرها افزایش مییابد. دمای هوا در سطحی که فشار اتمسفر ۱۰ برابر زمین میباشد، به ۲۱ درجه سانتیگراد میرسد. دانشمندان فکر میکنند که اگر مشتری دارای گونهای از زیست باشد، حیات در این سطح ساکن خواهد بود، چنین حیاتی در گاز خواهد بود زیرا در این سطح هیچ قسمت جامدی وجود ندارد. دانشمندان تا کنون هیچ مدرکی از حیات برروی مشتری نیافتهاند. نزدیک مرکز سیاره دما بسیار بیشتر میباشد. دمای هسته در حدود ۲۴ هزار درجه، یعنی داغتر از سطح خورشید میباشد. ستارهشناسان عقیده دارند که خورشید، سیارات و دیگر اجسام منظومه خورشیدی از چرخش ابرهائی از گاز و غبار شکل گرفتهاند. جاذبه گازی و ذرات غبار آنها را به صورت ابرهای ضخیم گوی مانند از مواد در آورد در حدود ۴،۵ میلیارد سال پیش مواد به هم فشرده شدند تا اجسام متعدد سامانه خورشیدی به وجود آمدند. فشردگی مواد تولید گرما نمود. گرمای بسیاری هنگامی که مشتری شکل گرفت تولید شد. میدان مغناطیسیهرمز نیز همانند زمین و اکثر سیارات، مانند یک آهنربای بزرگ عمل میکند. میدان مغناطیسی هرمز ۱۴ بار قویتر از زمین میباشد. بر طبق اندازهگیریهای گرفته شده توسط فضاپیماها، میدان معناطیسی مشتری قویترین در سامانه خورشیدی میباشد (به جز لکههای خورشیدی و ناحیههای کوچکی از سطح خورشید). دانشمندان به طور کامل از چگونگی تولید میدان مغناطیسی آگاه نیستند هر چند که احتمال میدهند که حرکت هیدروژن فلزی داخل هسته سیاره تولید میدان مینماید. میدان مغناطیسی مشتری بسیار قوی تر از میدان مغناطیسی زمین میباشد زیرا هرمز بسیار بزرگ تر و با سرعت بیشتری به دور خود میگردد. میدان مغناطیسی مشتری الکترونها و پروتونها و دیگر ذرات دارای بار الکتریکی را در کمربند پرتوافشان (رادیواکتیو) که در اطراف سیاره قراردارد به دام میاندازد. این ذرات بسیار قدرتمند میباشند به طوری که میتوانند به ابزارهای فضاپیماهایی که نزدیک سیاره شدهاند آسیب برساند. در داخل ناحیهای از فضا که مغناطکره نامیده میشود میدان مغناطیسی مشتری همانند یک زره عمل میکند. این زره سیاره را از بادهای خورشیدی و ذرات پر انرژی متوالی که از خورشید میآیند محافظت مینماید. اغلب این ذرات الکترونها و پروتونهائی هستند که با سرعت ۵۰۰ کیلومتر در ثانیه حرکت میکنند. میدان، ذرات الکتریکی باردار شده را در کمربند رادیواکتیو به دام میاندازد مرکز تله مغناطکره نزدیک قطبهای میدان مغناطیسی میباشد. در آن قسمت از سیاره که از خورشید دور میباشد مغناطکره به صورت دنبالهای عظیم در فضا کشیده میشود که دنباله مگنتو نامیده میشود. طول این دنباله ۷۰۰ میلیون کیلومتر میباشد. امواج رادیویی که از مشتری به رادیو تلسکوپهای زمینی میرسند دو نوع میباشند فورانهای انرژی و تابشهای پیدرپی. فورانهای نیرومند هنگامی رخ میدهند که آیو، نزدیکترین ماه هرمز و چهارمین آنها از میان مرکز مغناطیسی سیاره گذر مینماید. تابشهای پی در پی از سطح هرمز و همچنین ذرات پر انرژی کمربند رادیواکتیو مشتری میآیند. قمرهانوشتار اصلی: فهرست ماههای مشتری
هرمز حداقل دارای ۶۳ ماهاست که ۱۶ ماه آن قطری بیش از ۱۰ کیلومتر دارند. چهار ماه از بزرگترین ماههای هرمز به ترتیب فاصله از این سیاره عبارتند از: آیو، اروپا، گانیمد و کالیستو. این چهار ماهک را قمرهای گالیلهای مینامند زیرا ستارهشناس ایتالیایی گالیله آنها را در سال ۱۶۱۰ به وسیله اولین تلسکوپ کشف کرد. آیو دارای آتشفشانهای فعال بسیاری میباشد. هر فوران گازی آن دارای گوگرد میباشد. رنگ زرد نارنجی سطح آیو احتمالا از مقدار بسیار زیاد گوگرد جامد که در سطح سیاره انباشته شده میباشد. اروپا کوچکترین ماه گالیلهای میباشد با قطری برابر با ۳ هزار و ۱۳۰ کیلومتر. اروپا دارای سطحی از یخ صاف و ترک خورده میباشد. بزرگترین ماه گالیلهای گانیمد با قطری برابر با ۵۲۶۸ کیلومتر است. گانیمد بزرگتر از سیاره تیر میباشد. کالیستو با قطری برابر با ۴۸۰۶ کیلومتر اندکی کوچکتر از تیر میباشد. به نظر میآید کالیستو و گانیمند از یخ و اندکی مواد سنگی ساخته شده باشند. هر دوماهک دارای دهانههای بسیاری میباشند. بقیه ماهکهای مشتری بسیار کوجکتر از ماهکهای گالیلهای هستند. امالیتا و هیمالایا دو ماهک بزرگ بعدی میباشند. امالیتا به شکل سیب زمینی میباشد با قطری برابر با ۲۶۲ کیلومتر. قطر هیمالیا برابر با ۱۷۰ کیلومتر میباشد. بیشتر ماههای باقیمانده مشتری با تلسکوپهای بزرگ زمینی کشف شدهاند. دانشمندان متیس و اداریستا را در سال ۱۹۷۹ با مطالعه عکسهائی که فضاپیمای ویجر گرفته بود کشف کردند.
نوشتار اصلی: حلقههای مشتری
هرمز دارای سه حلقه باریک در اطراف استوای خود میباشد. این حلقهها بسیار کمنورتر از میباشند. به نظر میآید حلقههای هرمز عمدتا از ذرات ریز غبار ساخته شده باشند. حلقه اصلی درحدود ۳۰ کیلومتر ضخامت و بیشتر از ۶۴۰۰ کیلومتر عرض دارد. مدار امالیتا درون حلقه قرار میگیرد. دانشمندان دانشگاه مریلند و مؤسسهٔ ماکسپلانک، راز دیرین علت بیهنجاریهای حلقههای نازک هرمز را دریافتهاند. در پژوهش منتشر شده در نسخهٔ ۱۲ اردیبهشت مجلهٔ نیچر (Nature)، دانشمندان گسترش اندک بیرونیترین حلقه به خارج از مدار تبه، یکی از اقمار مشتری، را گزارش دادند و دیگر دانشمندان انحرافهایی را در مدل پذیرفته شده شکل گیری حلقهها مشاهده کردند؛ بنا بر این مدل، از برهمکنش سایه و نور خورشید بر روی ذرات غبار، حلقهها تشکیل میشوند. داگلاس هامیلتون، استاد ستارهشناسی دانشگاه مریلند گفت: "معلوم میشود که محدودهٔ افزایش حلقهٔ بیرونی و دیگر رفتارهای عجیب در حلقههای هرمز در هالهٔ ابهامند." "همچنان که حلقهها به دور سیاره میچرخند، ذرات غبار داخل حلقهها هنگام گذر از میان سایهٔ سیاره به طور متناوب بارگیری و تخلیه بار میشوند. میدان مغناطیسی قوی سیاره بر این تغییرات منظم بارهای الکتریکی ذرات غبار اثر میگذارد. در نتیجه ذرات کوچک غبار به خارج از مرز بیرونی حلقهٔ مورد نظر سوق داده میشوند و حتی ذرات بسیار کوچک میل مداری یا جهت مداری خود را نسبت به سیاره تغییر میدهند." هامیلتون و هارالد کروگر، دستیار نویسندهٔ آلمانی برای اولین بار اطلاعات برخوردی جدید در مورد اندازهٔ ذرات غبار و سرعتشان و جهتهای مداری آنها را که فضاپیمای گالیله در طول سفرش از حلقههای مشتری در سال ۱۳۸۲-۱۳۸۱ دریافت کرده بود، مطالعه کردند. کروگر مجموعه اطلاعات جدید را بررسی کرد و هامیلتون مدلهای رایانهای دقیقی را ایجاد کرد که با غبار و اطلاعات تصویری روی حلقههای هرمز هماهنگ بود و خروج از مرکز مشاهده شده را توضیح میداد. کروگر گفت: "با مدل خود میتوانیم تمام ساختارهای ضروری حلقه غباری مشاهده شده را توضیح دهیم." بر طبق نظر هامیلتون، سازوکارهای مشخص شده در این مدل، حلقههای هر سیارهای در هر سامانهٔ ستارهای را تحت تاثیر قرار میدهد. ولی این اثرات ممکن است بدین گونه که در مشتری است، آشکار نشود. هامیلتون گفت: "ذرات یخی در حلقههای معروف کیوان خیلی بزرگتر و سنگینتر از آن هستند که به طور قابل ملاحظهای با این روند شکل گیرند، به همین دلیل بیهنجاریهای مشابه در آنجا مشاهده نمیشود." "یافتههای ما بر طبق اثرات سایه ممکن است جنبههایی از شکل گیری سیارهای را روشن کند. زیرا ذرات غبار باردار باید به صورت تودههای بزرگتر ترکیب شوند، تا این که در نهایت سیارات و ماهها شکل گیرند." غباری که حلقههای کم رنگ هرمز را تشکیل میدهد، در زمانی که ذرات باقی مانده در فضا به صورت ماههای داخلی کوچک به ترتیب از نزدیکترین تا دورترین: آدراستیا، متیس، آمالتیا و تبه فروپاشی کردند، شکل گرفتند. این غبار به صورت یک حلقهٔ اصلی، یک هالهٔ میانی و دو حلقهٔ کم رنگتر با فاصلهٔ بیشتر مرتب شدهاست. حلقهها بیشتر در مدارهای این چهار ماه محدود شدهاند. ولی برجستگی اندک و آشکار گسترش غبار به سوی خارج از مدار تبه تا این زمان دانشمندان را شگفت زده کردهاست. دانشمند ایتالیایی گالیله اولین کسی بود که اقمار مشتری را کشف کرد. نخستین بار گالیله چهار تا از بزرگترین قمرهای سیاره را در سال ۹۸۹ هجری خورشیدی مشاهده کرد. در۱۶ آذر ۱۳۷۴، فضاپیمای گالیله متعلق به ناسا به مشتری رسید و اولین مدار از ۳۵ مدار دور سیاره را آغاز کرد. در بیشتر از هفت سال، این فضاپیما ۱۴۰۰۰ تصویر از هرمز و ماهها و حلقههای آن گرفت. در ۳۰ شهریور ۱۳۸۲ فضاپیمای گالیله در یک فرود قابل کنترل قرار داده شد تا ماموریت خود را با سقوط در جو هرمز خاتمه دهد. علاوه بر ابزارهای عکسبرداری، فضاپیما یک آشکارساز غبار بسیار حساس حمل میکرد که هزاران برخورد از ذرات غبار مسیرش به سوی حلقهٔ هرمز در سال ۸۲-۱۳۸۱ را ثبت کرد. یکی از کشفهای جدید فضاپیمای گالیله گسترش تبه بود.[۹] برخورد دنباله دار شومیکر-لوی ۹در مارس ۱۹۹۳ سه ستارهشناس به نامهای ، و یک دنبالهدار را نزدیک مشتری کشف نمودند. این دنبالهدار بعدها شومیکر-لوی ۹ نام گرفت. به علت جاذبه مشتری دنبالهدار به سوی مشتری کشیده شد. هنگامی که دنبالهدار کشف شد به ۲۱ تکه شکسته شده بود احتمالا هنگامی که به سیاره نزدیک شده بود در اثر گرانش سیاره متلاشی شده بود محاسبات بر مبنای مکان و سرعت دنباله دار نشان داد که در ژوئیه ۱۹۹۴ تکههای دنبالهدار با اتمسفر مشتری برخورد خواهند نمود. دانشمندان امیدوار بودند که اطلاعات زیادی از اثرات برخورد دنبالهدار و سیاره به دست بیاورد. ستارهشناسان تلسکوپهای بزرگ و مهم روی زمین را در تاریخ پیش بینی شده به سوی مشتری نشانه روی کردند. دانشمندان همچنین هرمز را به وسیله تلسکوپ قذرتمند هابل و فضاپیمای گالیله که در راه خود به سوی مشتری بود مشاهده مینمودند. تکهها به پشت مشتری که از زمین و تلسکوپ هابل قابل مشاهده نبود برخورد نمود اما چرخش مشتری باعث میشد که بعد از نیم ساعت اثر برخورد قابل مشاهد باشد.دانشمندان حدس میزدند که بزرگترین قطعهها قطری برابر با۵/-۴ کیلومتر راداشته باشند. برخورد به طور مستقیم توسط فضاپیمای گالیله که درفاصله ۲۴۰ میلیون کیلومتری سیاره قرار داشت قابت مشاهده بود اما بدیل ریسک از کار افتادن دستگاههای فضاپیما و از دست دادن هدف اصلی ماموریت دادهها ثبت و ارسال نگردید. برخورد باعث انفجارهای عظیمی گردید احتمالا به علت فشار و گرم شدن و پخش شدن اتمسفر گازی سیاره.اگر برخوردی اینچنینی با زمین رخ میداد در اثر گرد و غبار ناشی از ان و سرد شدن زمین احتمالا زیست بر روی زمین از بین میرفت.
چكيده اي از تاريخچه زمين شناسي تاريخ زمين به دو ائون كريپتوزوئيك و فانروزوئيك تقسيم شده است كه ائون كريپتوزوئيك به سه دوره هادئن،آركئن و پروتوزوئيك تقسيم شده كه به اين سه دوره پركامبرين گفته مي شود. ائون فانروزوئيك به سه دوره پالئوزوئيك، مزوزوئيك و سنوزوئيك تقسيم گشته است.
دوران پالئوزوئيك يا ديرينه زيستي كه از حدود 590 ميليون سال پيش شروع و پايان آن 225 ميليون سال پيش بوده است، به شش دوره تقسيم مي شود. در ابتداي اين دوران بخش وسيعي از كره زمين را اقيانوس فرا گرفته ولي در اواخر آن قاره بزرگ پانگه آ تشكيل شد و مناطقي از زمين بالا آمده، رشته كوه هايي تشكيل شدند. يكي از دلايل عمده تحولات جانوران و زيادي بي مهرگان آبزي و صدف دار وجود درياي كم عمق و گرم در اولين دوره دوران پالئوزوئيك يعني كامبرين (Cambrian) بوده است كه بيشتر سطح زمين را مي پوشاند. از مهمترين جانداران اين دوره تريلوبيت ها از گروه بندپايان بوده كه شبيه به خرچنگ هاي نعل اسبي امروزي بودند. در دومین دوره یعنی اردوویسین (Ordovician) اولین ماهی ها ظاهر شدند و به خاطر اینکه بدن آنها پوشیده از صفحات استخوانی بودند به آنها ماهی های زره دار گویند . در سومین دوره یعنی سیلورین (Silurian) اولین گیاهان خشکی زی که ساقه ، ریشه و برگ نداشتند ظاهر شدند که به جای این ساختارها اندامی قابل انعطاف داشتند و با هاگ تولید مثل می کرده اند ، در چهارمین دوره دونین (Devonian) اولین دوزیستان و اولین درختان از نهانزادان آوندی که با دانه تولید مثل می کرده اند ظاهر شدند ، در پنجمین دوره یعنی کربونیفر (carboniferous) انواع گیاهان خشکی زی گسترش یافتند ، گرمی هوا موجب توسعه جنگلهای انبوه نهانزادان آوندی شد که بخش وسیعی از نیمکره شمالی را فرا گرفته بود در دریاهای دوره کربونیفر گروهی ازبی مهرگان به نام بازوپایان زندگی می کردند که دارای دو صدف بالایی و پایینی بودند از مهمترین بازوپایان اسپی ریفر را می توان نام برد . دراین دوره اولین خزنده شبیه سوسمارها ظاهر شدند ، این خزنده ها بر خلاف دوزیستان قادر به تخم گذاری در خشکی بودند ، در ششمین دوره یعنی پرمین (Permian) خزنده ها زیاد شدند و برخی از انواع جانداران گذشته منقرض شدند . دوران مزوزوئیک یا میان زیستی از 225 میلیون سال تا 65 میلیون سال قبل را شامل می شود. تغییرات شدید سطح زمین در این دوره به وقوع پیوسته است. قاره بزرگ پانگه آ به چند قاره کوچکتر تقسیم شد و در آنها رشته کوههایی بوجود آمد. این دوران به علت گسترش و فراواني خزندگان به دوران خزندگان نیز معروف است ، آب و هوای این دوران گرم بوده و به سه دوره تریاس ، ژوراسیک و کرتاسه تقسیم شده است . در دوره تریاس (Triassic) دایناسورها ، پرندگان ابتدایی و پستانداران کوچک گسترش یافتند. از مهمترین بی مهرگان دوران مزوزوئیک آمونیتها هستند . در دوران کرتاسه گیاهان گلدار ، درختان میوه و برگ ریزان ظاهر شدند . دوران سنوزوئیک که از 65 میلیون سال قبل شروع شده است به دو دوره ترشیاری و کواترنری تقسیم می شود که دوره نئوژن (Neogen) یا کواترنر از حدود 2 میلیون سال قبل شروع شده و هنوز نیز ادامه دارد. فعالیت تکنونیکی (زمین ساختی ) در این دوران افزایش یافت که نتیجه آن بوجود آمدن رشته کوههایی مانند هیمالیا ، البرز ، زاگرس و آلپ بود . مهمترین حادثه این دوران گسترش و تنوع پستانداران است که به این علت این دوران را دوره پستانداران لقب داده اند. نومولیت ها که نوعی از آغازیان و از گروه روزنداران بوده اند از فسیل های راهنمای مهم اوایل دوران نوزیستی محسوب می شوند. دوره کوارتنر با ظهور یخبندان عظیم در سطح کره زمین مشخصمی شود که باعث تغییرات شدید آب و هوایی و انقراض بعضی از جانوران و ظهور انواع دیگر شده است در این دوره است که انسان پا به عرصه وجود می گذارد و گیاهان و جانوران امروزی پدیدار می شوند . زمینزمین ، سومین سیاره نزدیک به خورشید و بزرگترین سیاره در میان سیارات درونی است. earth زمینمطالعه زمین، زمین شناسی یا ژئولوژی نام دارد. زمین شناسان با بررسی عوامل فیزیکی زمین، به چگونگی پیدایش و تغییرات زمین پی می برند. زمین و عقایدیونانی ها که پیشروان علم بودند، در قرن ششم قبل از میلاد ، زمین را کروی و ثابت فرض می کردند و اکثر تمدنها معتقد بودند که جهان ، زمین مرکز است. تاریخچه زمینزمین در بدو پیدایش بصورت کره ای از مواد داغ و نیمه مذاب بود. بتدریج عناصر سنگین تر ته نشین شده و هسته فلزی را بوجود آوردند و در عین حال عناصر سبکتر به سطوح فوقانی آمده و جبه و پوسته را تشکیل دادند. حرکت زمینزمین دارای سه نوع حرکت است: ۱) حرکت وضعی حول محوری فرضی که از دو قطب شمال و جنوب آن عبور می کند. ۲) حرکت انتقالی در مداری به دور خورشید. ۳) حرکت در راه شیری به همراه خورشید و دیگر اجرام منظومه شمسی. تخمین سن زمین بر اساس سنگهای آسمانیقسمت اعظم و در ضمن قدیمی ترین بخش تاریخی زمین شناسی را بخش پرکامبرین تشکیل می دهد که معمولا از نظر سنگ شناسی مشخص است و می توان سنگهای متعلق به آن را را تشخیص داد. دما و لایه های جوی زمیندمای جو زمین همراه با ارتفاع تغییر می کند؛ رابطه ریاضی بین دما و ارتفاع مابین لایه های مختلف جو متغیر است فشار زمینفشار جو زمین نتیجه مستقیمی از وزن هواست. این به این معنی است که به همراه مکان و زمان تغییر می کند چون مقدار (و وزن) هوای بالای زمین به همراه مکان و زمان تغییر می کند. جرم و جرم حجمی زمینجرم حجمی هوا در سطح دریا حدود ۱.۲ کیلو گرم بر متر مکعب است. این جرم حجمی با افزایش ارتفاع کم و به همین صورت فشار آن کاهش می یابد. شکل و مشخصات زمینزمین مانند یک نارنگی در استوا برآمده و در قطب ها فرورفته است. اسحاق نیوتن حتی فرورفتگی قطبها را حساب کرد و نتیجه گرفت که می بایستی در حدود ۲۳۰/۱ تمام قطر زمین باشد چرخه های زمینزمین می تواند مانند یک سیستم غول پیکر از چرخه های فعال تصور شود. در هر چرخه، ماده و انرژی از جایی به جایی دیگر منتقل می شود و ممکن است که تغییر شکل دهد. حیات در زمیناولین موجودات زنده حدود ۳.۸میلیارد سال پیش و اولین دایناسورها حدود ۱۵۰ میلیون سال پیش در زمین ظاهر شدند. درون زمینزمین شناسان قادر به مطالعه مستقیم اعماق زمین نمی باشند. عمیق ترین چاه حفر شده ۱۳ کیلومتر است. شکل قاره های زمینچندین بار در تاریخ زمین، تصادف بین قاره ها منجر به ایجاد قاره های بزرگ گردیده است نحوه پیدایش و تکامل زمینزمین در بدو پیدایش بصورت کره ای از مواد بسیار داغ و نیمه مذاب بوده که به تدریج عناصر سنگین تر ته نشین شده و هسته فلزی را به وجود آوردند ، و در عین حال عناصر سبکتر به سطوح فوقانی آمده و جبه و پوسته را تشکیل دادند. اجرام نزدیک به زمیناجرام نزدیک زمین(Near Earth Objects ) اجرام نجومی هستندکه مدار آنها از نزدیکی مدار زمین می گذرد آینده زمیناز آنجا که حیات در زمین وابسته به خورشید است، آینده کره زمین نیز به آینده خورشید وابسته خواهد بود. شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, :: 10:43 :: نويسنده : علیرضا
تلاش برای فتح مریخ: تاریخچه کاوشهای رباتیک سیاره سرخ
همان طور که وعده داده بودم، در «یک پزشک» در رشته پستهایی مسائل مربوط به مأموریت مریخنورد «کنجکاوی» را مورد بررسی قرار میدهیم، در نوشته قبلی در مورد تاریخچه علاقهمندی بشر به این سیاره و تأثیر آن را بر ادبیات تخیلی، نوشتم و حالا نویسنده مهمان «یک پزشک» قبل از وارد شدن به مأموریت کنجکاوی، تاریخچه کاوشهای رباتیک مریخ را با شما مرور میکند. علی عابدی: به جرأت میتوان گفت کاوش و مطالعه مریخ تاریخچهای چند صد ساله دارد. اما شاید بتوان آغاز کاوشهای هدفمند و جدی سیاره سرخ را همزمان با اختراع تلسکوپ و تکامل آن در قرن هفدهم دانست. به هر مقدار که تواناییها و کیفیت تصاویر تلسکوپهای جدید اختراع شده افزایش یافت، تصاویر دقیقتر و حاوی جزئیات بیشتری در اختیار دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفت که به نوبه خود الهامبخش فرضیات و گمانهزنیهای گوناگون در مورد محیط این سیاره و احتمال وجود حیات در آن (حتی از نوع تمدنهای هوشمند) شد. کاوشگرهای فضایی که در نیمه دوم قرن بیستم به مریخ فرستاده شدند، تأثیر شگرفی در افزایش دانش ما در مورد این سیاره و اقمار آن داشتهاند که بخش قابل توجه آن مربوط به درک ساختار مریخ و حتی درک زیستشناختی آن بوده است. فرستادن کاوشگر به مریخ و انجام مأموریتهای اکتشافی در آن، بخش مهمی از برنامههای شوروی و آمریکا را در جریان مسابقه فضایی جنگ سرد تشکیل میداد. در همین راستا سایر کشورهای پیشرو در امر فضا از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن، چین و حتی هند همواره سودای رسیدن به مریخ را در سر پروراندهاند. از دهه ۱۹۶۰ دهها مدارگرد، مریخنشین و مریخنورد به مقصد سیاره سرخ فرستاده شدهاند که هدف اغلب آنها جمعآوری اطلاعات از وضعیت فعلی حاکم بر این سیاره، تاریخچه آن و حتی زمینهسازی برای سفرهای احتمالی بشر در آینده به مریخ بوده است. اما پیچیدگیهای خاص در برنامهریزی و مهندسی سفرهای بین سیارهای همواره باعث بالا بودن میزان شکست مأموریتهای انجام شده به مقصد مریخ به ویژه در تلاشهای ابتدایی بوده است؛ به طوری که شاید بتوان درصد موفقیت مأموریتهای انجام شده در مریخ را پایینتر از نصف (حدود ۴۷ درصد) در نظر گرفت. هر چند که در این میان نمیتوان از موفقیتهای خیره کننده برخی از کاوشگرها چشم پوشی کرد. «داگ مک کیوسن» مدیر برنامه اکتشافی مریخ ناسا در این باره میگوید: «این مریخ است که بیشتر اوقات میبرد!» شوروی را شاید بتوان پیش قراول کاوشهای رباتیک بین سیارهای دانست. این کشور در بحبوحه جنگ سرد در ابتدای دهه ی ۱۹۶۰ اولین مأموریت بین سیارهای خود را در قالب پروژه MARS 1M (یا مارسنیک) به مرحله اجرا گذاشت که شامل دو کاوشگر مارس ۱۹۶۰A و مارس ۱۹۶۰B می شد که میبایست گذرهایی از نزدیکی مریخ انجام میدادند. اما هر دو کاوشگر به علت نقص فنی موشکهای حامل آنها در همان مراحل ابتدایی مأموریتشان شکست خوردند. شوروی در ادامه تلاش برای رسیدن به مریخ دو کاوشگر مریخ ۱۹۶۲A و مریخ ۱۹۶۲B را که اولی به منظور گذر از نزدیکی مریخ و دومی یک سطحنشین بود را اواخر سال ۱۹۶۲ پرتاب کرد که این دو کاوشگر نیز احتمالا به علت انفجار در حین قرار گرفتن در مدار زمین ناموفق بودند. با این وجود شوروی همچنان مصمم به رسیدن به مریخ بود. آنها بلافاصله در همان سال ۱۹۶۲ کاوشگر مارس ۱ را باز هم به منظور گذر نزدیک از کنار مریخ روانه ی فضا کردند. این کاوشگر در واقع آغازگر برنامه ی کاوش مریخ شوروی بود که بیش از یک دهه ادامه داشت. مارس ۱ می بایست از فاصله ی ۱۱هزار کیلومتری مریخ عبور میکرد و ضمن تهیه تصاویر، اطلاعاتی از ساختار جوی مریخ، میدان مغناطیسی آن، تابشهای کیهانی و حتی ترکیبات ارگانیک احتمالی در جو مریخ به زمین مخابره میکرد. اما پس از برقراری بیش از ۶۰ ارتباط موفق با زمین در بازه زمانی حدودا ۵ ماهه که حاصل آن اطلاعات مفیدی در مورد فضای بین سیارهای بود این کاوشگر نیز به علت بروز ایراد در سیستم آنتن، ارتباط خود را با زمین از دست داد. شوروی در ادامه اما با کاوشگرهای زوند ۱۹۶۴A و زوند ۲ در سال ۱۹۶۴ پا به میدان گذاشت که این دو کاوشگر هم در همان مراحل ابتدایی و پیش از رسیدن به مریخ شکست خوردند. پس از وقفهای ۵ ساله دو نمونه از کاوشگر ۵ تنی M69 شوروی نیز به علت مشکلات ناشی از استفاده از موشکهای پروتون جدید شوروی شکست خوردند.
در ابتدای دهه ۷۰ میلادی شوروی به منظور رقابت با برنامه مارینر ناسا پروژه ی M71 را به اجرا گذاشت. این پروژه شامل ۳ کاوشگر بود که اولین کاوشگر این پروژه با نام کاسموس ۴۱۹ که یک مدارگرد بود در هنگام پرتاب از بین رفت. در ادامه این پروژه کاوشگرهای مارس ۲ و مارس ۳ شوروی که هرکدام شامل یک مدارگرد و یک سطح نشین میشدند در سال ۱۹۷۱ با موفقیت پرتاب شدند. مدارگردهای مارس ۲ و ۳ هر دو با موفقیت در مدار مریخ قرار گرفتند و در مدت زمان کمتر از یک سال و تا پایان مأموریتشان روی هم بیش از ۳۸۰ دور به دور مریخ چرخیدند و علاوه بر اطلاعات گستردهای که از مریخ تهیه نمودند، ۶۰ تصویر نیز به زمین ارسال کردند. با وجود اینکه سطحنشین مارس ۲ در اثر سقوط بر روی مریخ از کار افتاد و سطح نشین مارس ۳ هم تنها ۲۰ ثانیه پس از فرود احتمالا به علت طوفان شنی که در آن هنگام در آن منطقه جریان داشت ارتباط خود را با زمین از دست داد، اما میتوان این دو کاوشگر را اولین روباتهایی دانست که توانستند بر روی مریخ فرود بیایند. در سال ۱۹۷۳ شوروی ۴ کاوشگر دیگر به مریخ فرستاد که شامل مدارگردهای مارس ۴ و ۵ و مدارگرد-سطح نشین های مارس ۶ و ۷ میشد. تمامی این کاوشگرها به غیر از مارس ۷ موفق به مخابره اطلاعات به زمین شدند. مارس ۵ موفق به مخابره ۶۰ تصویر به زمین شد. مارس ۴ نیز دادههای رادیویی و تصویر به زمین ارسال کرد. سطحنشین مارس ۶ نیز پیش از فرود بر روی مریخ موفق به ارسال داده به زمین شد اما به علت برخورد شدید با سطح مریخ از کار افتاد. سطح نشین مارس ۷ نیز به علت جدایی نابه هنگام از حاملش هیچگاه به مریخ نرسید و با فاصله ی ۱۳۰۰ کیلومتری این سیاره را از دست داد!
در تمامی این مدت آمریکا و ناسا نیز بیکار نبودند و تلاشهای زیادی برای رسیدن به مریخ در قالب پروژه مارینر انجام دادند. ناسا ابتدا در سال ۱۹۶۴ دو کاوشگر مارینر ۳ و ۴ را به منظور گذر از نزدیکی مریخ فضا فرستاد و عملا وارد رقابت برای رسیدن به سیاره ی سرخ شد. مارینر ۳ در همان ابتدا به علت نقص فنی موشک از بین رفت. مارینر ۴ اما در جولای ۱۹۶۵ به مریخ رسید و اولین تصاویر تهیه شده توسط یک کاوشگر از سیاره دیگر را به زمین مخابره کرد. مارینر ۴ علاوه بر این برای اولین بار آشکار ساخت که فشار جو مریخ تنها ۱ درصد فشار جو زمین است، دمای سطح آن در روز حدود ۱۰۰- درجه سانتیگراد است و نتوانست میدان مغناطیسی در مریخ بیابد. مارینر ۶ و ۷ در ادامه ی مأموریتهای قبلی مارینر در سال ۱۹۶۹ پرتاب شدند که علاوه بر ارسال بیش از ۲۰۰ عکس، اندازهگیریهایی در مورد ترکیبات جو این سیاره داشتند. در سال ۱۹۷۱ مأموریتهای مارینر ۸ و ۹ توسط ناسا به اجرا گذاشته شد. مارینر ۸ حتی به مدار زمین هم نرسید. اما مارینر ۹ پس از رسیدن به مریخ و قرارگرفتن در مدار آن به اولین کاوشگری تبدیل شد که در مدار سیارهای به غیر از زمین قرار گرفته است. این در حالیست که کاوشگرهای مارس ۲ و ۳ به فاصله تنها یک ماه پس از مارینر ۹ به این موفقیت رسیدند. این کاوشگرها پس از رسیدن به مریخ پی بردند که طوفان شن سرتاسری بر روی این سیاره جریان دارد و از همین رو مأموریت های آنها در مریخ اندکی به تأخیر افتاد و در همین حین مارینر ۹ به تهیه تصاویری از فوبوس و دیموس دو قمر مریخ پرداخت. این کاوشگر در طی ماموریتش ۷۳۲۹ تصویر به زمین ارسال کرد که روی هم ۸۵ درصد سطح مریخ را پوشش میدادند و بسیاری از آنها اولین تصاویر با کیفیت از ویژگیهای سطحی مریخ مثل آبراه های تاریخی آن، قلهها و درههای آن بود. مارینر ۹ همچنان در مدار مریخ قرار دارد و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۲۲ در مدار مریخ باقی بماند.
پس از مارینر ۹، فرود آمدن وایکینگ ۱ در ۲۰ جولای ۱۹۷۶ و پس از آن کاوشگر خواهرش، وایکینگ ۲ در ۳ سپتامبر همان سال، نقطه عطفی در کاوش بر روی مریخ بود. هرچند پیش از آن سطحنشینهای شوروی توانسته بودند سطح مریخ را لمس کنند، اما وایکینگ ۱ عملا بدل به اولین سطحنشینی شد که توانست در قالب پیشبینی شده بر روی مریخ فرود بیاید و طبق برنامه، مأموریتش را انجام دهد. پروژه وایکینگ که با بودجه ی ۱ میلیارد دلاری گرانترین و جاهطلبانهترین پروژه اکتشافی بر روی مریخ تا آن زمان به حساب میآمد، بسیار موفقیتآمیز بود و بخش قابل توجهی از اطلاعات ما از مریخ تا اواخر قرن بیستم مدیون این کاوشگرها بود. هر کدام از کاوشگرها شامل یک مدارگرد و یک سطحنشین میشد که مدارگردها وظیفه ی تصویربرداری از سطح مریخ و همچنین برقراری ارتباط سطحنشین با زمین را بر عهده داشت و سطحنشینها نیز به جستجو و بررسی سطح سیاره سرخ به منظور یافتن اثراتی از حیات میپرداختند که نهایتا چیزی پیدا نکردند. این کاوشگرها در طی کاوش تقریبا ۶ سالهشان بر روی مریخ که بسیار بیشتر از زمان پیش بینی شده اولیه بود، علاوه بر اطلاعات بسیار ارزشمندی که به دست آوردند، روی هم بیش از ۵۰ هزار تصویر از مریخ به زمین مخابره کردند که از جمله آنها میتوان به اولین پاناروماهای رنگی تهیه شده از سطح مریخ اشاره کرد که نمونه ای از آن را در زیر میبینید: پس از فرستادن انسان بر روی ماه، انجام چند مأموریت موفق در مریخ و در نهایت پیروزی آمریکا در مسابقه فضایی و فروکش کردن تب آن، تنها تلاش در دهه ۸۰ برای رسیدن به مریخ، در اواخر این دهه و توسط شوروی صورت گرفت. شوروی کاوشگرهای فوبوس ۱ و ۲ را در سال ۱۹۸۸ بیشتر به منظور بررسی فوبوس بزرگترین قمر مریخ روانه این سیاره کرد. فوبوس ۱ در فضا گم شد و ارتباطش را با زمین از دست داد. فوبوس ۲ پس از رسیدن به مریخ وارد مدار مریخ شد اما پس از اینکه به ۸۰۰ کیلومتری فوبوس رسید در فضا گم شد. این دو مأموریت شامل دو سطحنشین نیز بودند که هیچکدام نتوانستند بر روی فوبوس فرود بیایند. تلاش دوباره ناسا برای رسیدن به مریخ در دهه ۹۰ با فرستادن کاوشگر دیده بان مریخ (Mars Observer) از سر گرفته شد اما این مدارگرد اندکی پیش از قرار گرفتن در مدار در ۲۱ آگوست ۱۹۹۳ ارتباطش را با زمین از دست داد. شکست مأموریت دیدهبان مریخ باعث شد تا ناسا مأموریت نقشهبردار سرتاسری مریخ (MGS) را به مرحله اجرا بگذارد که در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۷ وارد مدار مریخ شد. پس از زمان یک سال و نیمهای که MGS به منظور قرار گرفتن در مدار اصلی و کم کردن ارتفاعش سپری کرد، مأموریت اصلی نقشه برداری آن از مارس ۱۹۹۹ آغاز شد که در طی آن کاوشگر از فاصله ی ۳۷۸ کیلومتری سطح مریخ در مدار تقریبا قطبی به نقشهبرداری از سطح مریخ پرداخت. این کاوشگر، سطح و جو و ساختار درونی مریخ را به طور کامل مورد بررسی قرار داد و دادههای ارسالی آن به زمین از مجموع تمامی دادههای کاوشگرهای ارسالی پیش از آن به مریخ بیشتر بود. از مهمترین دستاوردهای این کاوشگر تهیه تصاویر از آبراههایی بود که احتمال وجود منابع کنونی آب بر روی این سیاره از جمله سفرههای زیرزمینی را افزایش میداد. ماموریت رسمی این کاوشگر در ژانویه ۲۰۰۱ به پایان رسید اما تا ۲ نوامبر ۲۰۰۶ تمدید شد. در آن هنگام ارتباط این کاوشگر با زمین قطع شد و در نهایت ناسا در ژانویه ۲۰۰۷ به ماموریت آن خاتمه داد. اما در طرف دیگر گویا طلسم شکست مأموریتهای روسها به مقصد مریخ پس از فروپاشی شوروی نیز پایانی نداشت. روسیه در سال ۱۹۹۶ پروژه مارس ۹۶ را اجرا کرد که شامل یک مدارگرد، دو سطحنشین و دو حفار (نفوذ کننده) به درون سطح مریخ بود. این ماموریت جسورانه که سنگینترین ماموریت بین سیارهای تا آن هنگام بود به علت نقص فنی موشک حامل آن در مراحل آخر نهایتا در اقیانوس آرام سقوط کرد. نقشه سرتاسری مریخ تهیه شده با استفاده از اطلاعات مدارگرد MGS ناسا یک ماه پس از پرتاب MGS در ۴ جولای ۱۹۹۷ کاوشگر مسیریاب مریخ (Mars Pathfinder) را به مریخ فرستاد. این مأموریت برای اولین بار علاوه بر یک سطحنشین شامل یک مریخنورد کوچک به نام سوجرنر (Sojourner) نیز میشد که در واقع اولین مریخنورد ارسالی به مریخ بود. این مریخ نورد به بررسی و نمونهگیری سنگهای واقع در چند متری سطحنشین پرداخت. این دو کاوشگر که با اقبال عمومی مردم در سرتاسر جهان نیز رو به رو شدند تا پیش از پایان مأموریتشان توسط ناسا در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۷ روی هم بیش از ۱۷ هزار تصویر به زمین ارسال کردند. علاوه بر اینها انجام بیش از ۱۵ آزمایش بر روی وضعیت سنگ و خاک مریخ و ارسال اطلاعات ارزشمند از بادهای مریخ و سایر اطلاعات هواشناسی از جمله دستاوردهای این ماموریت بود. اطلاعات دریافتی از این ماموریت برای اولین بار روشن ساخت که مریخ احتمالا در گذشته محیط گرم و مرطوبی داشته است.
ناسا در ۱۱ دسامبر ۱۹۹۸ مدارگرد هواشناسی مریخ و کمی پس از آن در ۳ ژانویه ۱۹۹۹ سطحنشین قطبی مریخ را به فضا فرستاد. هر دو کاوشگر سرنوشت مشابهی داشتند. مدارگرد هواشناسی مریخ به علت تفاوت یکاهای تعریف شده در نرم افزار زمینی (پوند- ثانیه) و خود کاوشگر (نیوتن- ثانیه) در مدار پایینتر از حد مجاز قرار گرفت و متلاشی شد! هدف اصلی این کاوشگر بررسی چرخههای آب و کربن دی اکسید در مریخ بود. ۲۳ روز پس از این واقعه سطحنشین قطبی مریخ نیز به علت فرود ناموفق، بر روی مریخ سقوط کرد و از بین رفت. در همین اثنا ژاپن هم به جمع فرستندگان کاوشگر به مریخ پیوست. هرچند که تلاش برای برقرای ارتباط با کاوشگر نوزومی که در سال ۱۹۹۸ پرتاب شده بود در سال ۲۰۰۳ به علت عدم پاسخگویی آن متوقف شد. در سال ۲۰۰۱ روند شکستهای ناسا در رسیدن به مریخ متوقف شد. مدارگرد ۲۰۰۱ ادیسه مریخ که نام آن برگرفته از «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» آرتور سی کلارک بود، در اکتبر ۲۰۰۱ وارد مدار مریخ شد. این مدارگرد که در قالب مأموریت تمدید شدهاش همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد در سال ۲۰۱۰ رکورد طولانیترین مدت زمان عملکرد در سیاره سرخ را شکست. این کاوشگر علاوه بر مخابره بیش از ۳۵۰ هزار تصویر به زمین، نقشههای مختلفی از پراکندگی عناصر مختلف بر روی مریخ تهیه کرده است. این مدارگرد بیش از ۹۵ درصد کل دادههای جمعآوری شده توسط کاوشگرهای روح و فرصت را به زمین مخابره کرده و علاوه بر مخابره دادههای کاوشگر فینیکس، وظیفه مخابره دادهها و پشتیبانی از کاوشگر کنجکاوی را نیز بر عهده خواهد داشت. در ژوئن ۲۰۰۳ آژانس فضایی اروپا، مأموریت مارس اکسپرس را روانه مریخ کرد. این مأموریت شامل مدارگرد مارس اکسپرس و سطح نشین بیگل ۲ میشد. مدارگرد با موفقیت در مدار مریخ قرار گرفت ولی دست اندرکاران مأموریت نتوانستند پس از فرود سطح نشین بیگل ۲ با آن ارتباط برقرار کنند. با این وجود، دستاوردهای گسترده مدارگرد مارس اکسپرس باعث شد تا ۵ بار مأموریت آن تمدید شود که آخرین آنها تا سال ۲۰۱۴ است.
اما در سال ۲۰۰۳ با پرتاب مریخ نوردهای روح و فرصت یکی از موفقترین دورههای اکتشاف بر روی سیاره سرخ کلید خورد. این دو مریخ نورد که در اصل برای ماموریتی سه ماهه طراحی شده بودند، بیش از ۶ سال به اکتشاف بر روی سیاره سرخ پرداختند و علاوه بر کشفیات بسیار ارزشمندی که داشتند، هزاران تصویر زیبا نیز از سطح مریخ تهیه کردند. مریخ نورد روح در سال ۲۰۰۹ در گل نرم مریخی گیر کرد. پس از ۹ ماه نهایتا تلاشها برای آزادسازی آن شکست خورد و ناسا از این مریخنورد به عنوان پایگاه ثابت بر روی مریخ استفاده کرد. در نهایت پس از برقراری آخرین ارتباط با این مریخ نورد در ۲۲ مارس ۲۰۱۰، تلاش های یک ساله ناسا برای ارتباط مجدد با آن راه به جایی نبرد و این مریخ نورد پس از ۶ سال و ۲ ماه و ۱۹ روز که تقریبا ۲۵ برابر زمان تعریف شده اولیه برای آن بود به کار خود پایان داد. مریخ نورد فرصت اما همچنان به کاوش بر روی مریخ ادامه میدهد، این مریخ نورد تا جولای امسال ۲۲ مایل بر روی مریخ طی کرده است و تنها ۲/۴ مایل تا رسیدن به رکورد یک ماراتن کامل بر روی مریخ فاصله دارد.
مدارگرد اکتشافی مریخ (MRO) نیز در مارس ۲۰۰۶ در مدار مریخ قرار گرفت و با توجه به اینکه ۵ کاوشگر دیگر در آن هنگام به صورت هم زمان بر روی مریخ فعالیت میکردند، رکورد جدید تعداد ماموریت های فعال بر روی مریخ در یک زمان بر جای گذاشته شد. این مدارگرد که مجهز به دوربینهای با کیفیت است، علاوه بر بررسیها و آنالیزهایی که بر روی مریخ انجام میدهد، وظیفه مخابره وضعیت جوی و زمینی مریخ و همچنین انتخاب محلهای فرود برای کاوشگرهای آینده را بر عهده دارد.
سطحنشین فینیکس (ققنوس) آخرین کاوشگری است که در ۲۵ مه ۲۰۰۸ بر روی قطب شمال مریخ فرود آمد. این کاوشگر توانست وجود یخ زیر سطحی را در این سیاره تایید کند. فینیکس نیز بیش از ماموریت ۳ ماهه اش بر روی مریخ دوام آورد، اما در نهایت زمستان بیرحم مریخ به صفحات خورشیدی آن آسیب زد و ماموریت این سطحنشین در مه ۲۰۱۰ رسما پایان یافت. آخرین برگ از ناکامی روسها در رسیدن به مریخ نیز در سال ۲۰۱۱ ورق خورد. کاوشگر فوبوس گرانت روسیه که مدارگرد یینگو ۱ چین نیز به همراه آن بود، به علت نقص فنی موشک حامل در مدار زمین گیر افتاد و این کاوشگر در ژانویه ۲۰۱۲ به زمین سقوط کرد. قرار بود کاوشگر فوبوس گرانت پس از فرود بر روی قمر فوبوس مریخ، به بررسی و نمونهبرداری از سطح آن اقدام کند و در نهایت این نمونهها می بایست در سال ۲۰۱۴ به زمین بازمیگشت و بدین ترتیب فوبوس گرانت به اولین کاوشگری تبدیل میشد که از سطح یکی از اعضای منظومه مریخ نمونه گیری کرده و نمونه را به زمین باز میگرداند. پانارومای کاوشگر فینیکس از محل فرودش. برای مشاهده تصویر در نمای بزرگ به اینجا بروید. هفته آینده با فرود مریخ نورد کنجکاوی یا آزمایشگاه علمی مریخ (MSL) بر روی سیاره سرخ داستان کاوش بر روی مریخ وارد فاز جدیدی خواهد شد. کاوشگر ۵/۲ میلیارد دلاری که ۵ برابر هر کدام از کاوشگرهای روح و فرصت وزن دارد و ۱۰ برابر آنها ابزار علمی همراه خود دارد. مدت زمان استاندارد ماموریت این مریخ نورد حداقل ۶۸۷ روز زمینی (برابر با یکسال مریخی) در نظر گرفته شده است. همچنین مدارگرد MAVEN آخرین ماموریت قطعی به مقصد مریخ است که اواخر سال آینده میلادی به منظور بررسی دقیق جو مریخ و تاریخچه آن پرتاب خواهد شد.
در حال حاضر مریخنورد فرصت تنها مریخنورد فعال بر روی سطح مریخ است که چنانچه فرود مریخ نورد کنجکاوی بر روی مریخ موفقیتآمیز باشد، این مریخنورد نیز به آن اضافه خواهد شد. از طرفی دیگر مدارگردهای ادیسه مریخ، مارس اکسپرس و MRO مدارگردهای فعال کنونی در مدار مریخ هستند.
ازنتايج تحقيقات و بررسي هاي دانشمندان علم جغرافيه و نجوم مسلم گرديده است كه زمين از جمله ي سيارات كوچك نظام شمس بوده و در كهكشان راه شيري قرار دارد. اين سياره از لحاظ فاصله با مركز نظام شمس -يعني خورشيد- به درجه ي سوم و از لحاظ جسامت و بزرگي به درجه ي پنجم قرار مي گيرد زمين مانند ساير سيارات، يك كره ي تاريك بوده و روشني خود را از آفتاب كسب مي كند. تا جايي كه از تحقيقات و بررسي هاي دقيق نجومي بر مي آيد، زمين يگانه سياره در منظومه ي شمسي است كه در آن شرايط محيط فزيكي، بعد از يك سلسله حادثات طبقات الارضي (چهارده دوره ي مختلف معرفت الارضي) زمينه ي حيات را چه در ساحه ي خشكه و چه در ساحات آبي پديد آورده است.
زمين به علت وسعت و پهنايي كه دارد، در نگاه اول به شكل مسطح و هموار به نظر مي رسد و به همين لحاظ انسان هاي گذشته بنابر مشاهدات ظاهري چنين مي پنداشتند كه سياره اي كه ما در آن زيست مي نماييم، مسطح و هموار مي باشد؛ اما براي اولين بار در سده ي پنجم پيش از ميلاد در مدنيت ايجن، تحت تأثير مكتب فيثاغورث، مفكوره ي كروي بودن زمين را ارائه كردند. اين مفكوره سپس در زمان ارسطو (350 ق م) به شكل علمي آن درآمد و ارسطو كرويت زمين را بنابر حادثه ي خسوف به اثبات رسانيد. ارسطو اظهار داشت كه حادثه ي خسوف عبارت از آن است كه سايه ي زمين بالاي مهتاب افتاده و چون سايه به شكل مدور است اين امر دلالت مي كند كه اصل شكل زمين كروي مي باشد و حادثه ي خسوف محض به خاطر افتادن سايه ي زمين روي مهتاب اتفاق مي افتد وكدام حادثه ي ديگر نيست.
در قرن شانزدهم ميلادي يك تعداد ازدانشمندان ديگر مانند كوپرنيك و جان ريچر در صدد آن شدند تا از يك طرف كرويت زمين را كه از خاطره ها فراموش شده بود به اثبات برسانند و از طرف ديگر نظر به تحقيقات و تجارب ثابت نمايند كه زمين شكل كره ي تام را نيز دارا نبوده بلكه استواي آن برآمده و قطبين آن فرورفته مي باشد.
جان ريچر Jean Richer و كوپرنيك Copernicus شعاع استواي زمين را 6378 كيلومتر و شعاع قطبين زمين را 6356 كيلومتر سنجش نمودند كه با محاسبات امروزي بسيار كم فرق دارد؛ يعني فرق بين شعاع استوايي و شعاع قطبين جان ريچر(22 كيلومتر) و بين محاسبات امروزي 16/19 كيلومتر مي باشد. البته ناگفته نبايد گذاشت كه در زمان سابق واحد طول استاديا بوده است و ده استاديا مساوي به يك ميل مي گردد و چنان كه مي دانيم يك ميل مساوي است به 609/1 كيلومتر و ما مي توانيم محاسبات سابقه را به محاسبات امروزي تبديل نماييم. پس بنابر محاسبات و تحقيقات نجومي امروزي نيز چنين مسلم گريده است كه زمين نه شكل كره ي تام و نه شكل بيضوي منظم را دارا بوده بلكه به شكل جيوييد (Geoide) يا زمين وار و يا شكل مخصوص خود زمين مي باشد كه به رياضي قابل افاده نيست.
پيدايش زمين: تاريخ پيدايش زمين با عمر نظام شمس از هم فرق دارد؛ بدين معني كه دانشمندان پيدايش نظام شمس را هشت ميليارد سال و عمر زمين را 5/4 ميليارد سال تخمين كرده اند. علماي زمين شناسي عمر زمين را به چهار دوره ي مختلف معرفت الارضي تقسيم نموده اند كه ما در اين جا هر يك آن را به صورت اختصار معرفي مي داريم:
1- عهد پري كمبيرين Pre Cambirian اين عهد كه قبل از دوره هاي معرفت الارضي شناخته مي شود و به احتمال زياد 5/4 ميليارد سال پيش شروع شده است. فعاليت هاي آتش فشاني و تشكل كوه ها، پستي و بلندي ها و اقيانوس ها در روي زمين در اين عهد پديد آمده است و تقريباً عمر يا دوره ي اين عهد را 2024 ميليون سال تخمين مي كنند و پيدايش حيوانات و نباتات يك سلولي و ابتدايي را در اين عهد مي دانند.
2- عهد پليوزوييك Paleozoic يا عهد كهن زيست، به پنج دوره ي معرفت الارضي تقسيم شده است و عمر اين عهد را 2115 ميليون سال تخمين مي كنند. در اين عهد به احتمال قوي انواع مختلف حيوانات بي مهره و ماهيان و حيوانات ذومعشتين و خزندگان به وجود آمده اند. 3- عهد ميسوزويك Mesozoic يا عهد ميانه زيست كه عمر آن را تقريباً 390 ميليون سال تخمين مي كنند به سه دوره ي مختلف تقسيم شده است و انواع خزندگان متنوع و اولين پرندگان و پستان داران و نباتات گل وار نيز در اين عهد به وجود آمده اند.
4- عهد سينوزويك Cenozoic يا عهد نو زيست كه به دو دوره تقسيم شده است و عمر آن را يك ميليون سال تخمين كرده اند. با وجود آن كه عمر اين دوره خيلي كوتاه بوده، اما در يان دوره تغييرات و تحولات فوق العاده زياد صورت گرفته است و مشخصات بارز اين عهد پيدايش و ظهورانسان است.
تشكل داخلي زمين: نظر به باوردانشمندان زمين شناسي، زمين از لحاظ تشكل داخلي به چهار طبقه ي متمايز تقسيم شده است:
طبقه ي اول آن عبارت است از پوسته ي زمين كه ضخامت آن را از 5 تا 50 كيلومتر تخمين كرده اند و اكثريت حصص آن از خاك، سنگ، احجار مختلف و فلزات تشكيل يافته است. نا گفته نبايد گذاشت كه در قسمت هاي سطحي قشر زمين، بحرها و اقيانوس ها نيز قرار دارند.
طبقه ي دوم بعد از قشر زمين كه در حدود 2900 كيلومتر ضخامت دارد و اكثر آن را سليكات آهن و مگنيزيم تشكيل مي دهد. درجه ي حرارت در اين طبقه 1600 درجه ي سانتي گراد تخمين شده است.
طبقه ي سوم كه هسته ي بيروني ناميده مي شود، در حدود 1100 كيلومتر ضخامت داشته و اكثريت فيصدي اين طبقه را شكل و آهن كه به شكل مذاب اند تشكيل داده، درجه ي حرارت اين طبقه بين 2000 تا 5000 درجه ي سانتي گراد تخمين گريده است.
طبقه ي چهارم كره ي زمين از لحاظ موقعيت، هسته ي داخلي زمين را تشكيل داده تقريباً 1370 كيلومتر ضخامت داشته متشكل از نكل و آهن بوده و به علت حرارت زياد به شكل گاز تبارز كرده است.
درگذشته هاي دور، زماني كه قشر زمين سرد و منجمد گرديد، يك قسمت از گازهايي كه اطراف كره را فرا گرفته و قابل تركيب بودند؛ مانند هايدروجن واكسيجن با شرايط مساعد و با يك درجه ي معين حرارت به صورت آب در آمده توسط بارندگي هاي متداوم كه در آن زمان صورت مي گرفت، قسمت هاي فرورفته زمين را پر كرده باعث به وجود آمدن اقيانوس ها، بحيره ها و جهيل ها (درياچه ها) گرديده و پس از تغيير و تحولات فراوان در دوره هاي مختلف جيولوجي ساحه ي آبي امروزي را تشكيل داده اند كه به اصطلاح اين ساحه را هايدروسفيرHydrosphere مي نامند. هايدروسفير يك ساحه ي وسيع را در روي زمين اشغال كرده است؛ بدين معني كه هر گاه با مساحت كل زمين كه 510667000 كيلومتر مربع است مد نظر بگيريم 366607000 كيلومتر مربع آن را آب تشكيل داده و در حدود 150 ميليون كيلومتر مربع ديگر آنرا خشكه ي زمين در برمي گيرد. به عبارت ديگر 71 فيصد زمين را آب و 29 فيصد ديگر آن را خشكه تشكيل مي دهد. بزرگ ترين آب هاي روي زمين اقيانوس آرام با 160ميليون كيلومتر مربع، اقيانوس اطلس با 83 ميليون كيلومتر مربع، اقيانوس هند با 74 ميليون كيلومتر مربع، اقيانوس منجمد جنوبي با 20 ميليون كيلومتر مربع و اقيانوس منجمد شمالي با 15 ميليون كيلومتر مربع مي باشند.
و اما قسمت ديگر از گازها (هايدروجن واكسيجن) كه قابل تركيب نبودند به صورت مخلوط باقي مانده با شرايط مساعد و درجه ي حرارت معين جو، اتموسفير زمين را به وجود آوردند. بناءً جو زمين مخلوطي ازگازهايي كه دورا دور كره ي زمين را فرا گرفته و با زمين به طور دايمي پيوسته بوده و جو لاينفك زمين محسوب مي گردد.
هوا با اقليم و حيات موجودات حيه (زنده) ي روي زمين رابطه ي مستقيم داشته در تغيير دادن قشر زمين نقش مهم را بازي مي كند. مهم ترين عناصري كه در تركيب اتموسفير نقش دارند عبارتند از نايتروجن Nitrogen 03/78%، اكسيجن Oxygen 40/20%، آرگون Argon 94/0 %، كاربن داي آكسيد 02/0 % و بقيه ي گازها را عناصر ديگري مانند Neon، كيو پتان Koypton ، زينان ،Xenon ، هليوم Helium ، هايدروجن و مقدار كم بخارات آب و ذرات گرد و خاك و غبار تشكيل مي دهند.
دانشمندان جو يا اتموسفير، زمين را نظر به كثافت ذرات هوا و درجه ي حرارت متفاوت به طبقات مختلف تقسيم نموده اند. ضخامت طبقه ها ي اتمسفير به صورت دقيق تعيين نشده است بلكه به صورت غير مستقيم ارتفاع آن را تخمين كرده اند؛ بناءً اتموسفير زمين به پنج طبقه تقسيم شده است كه عبارتند از:
طبقه ي اول تروپوسفيرTroposphere كه در حدود 2/11 كيلومتر ضخامت دارد. كثافت ذرات هوا در اين طبقه نظر به هر طبقه ي ديگر بيشتر محاسبه شده است.
طبقه ي دوم استراتوسفير Stratosphere كه به امتداد طبقه ي اولي تمديد يافته است. در اين طبقه سه اتم اكسيجن با هم يكجا شده و طبقه ي اوزون Ozone را به وجود آورده و همين طبقه است كه حيات بشري، حيواني و نباتي را از گزند شعاع ماوراي بنفش محفوظ و مصئون نگاه مي دارد.
طبقه ي سوم ميزوسفيرMesosphere است كه ضخامت آن را 50 كيلومتر تخمين كرده اند. ذرات هوا در اين طبقه رقيق ارزيابي شده است.
طبقه ي چهارم تروموسفير Thermosphere است كه درجه ي حرارت آن خيلي زياد بوده و ضخامت اين طبقه تا 100 كيلومتر تخمين شده است.
طبقه ي پنجم اكزوسفير Exosphere ناميده شده است كه ضخامت آن 1000 كيلومتر تخمين مي گردد. در اين طبقه فشارهوا به حد اصغري خود مي رسد.
مناطق خشك زمين: چنان كه قبلاً ذكر شد كه در ادوار مختلف معرفت الارض تحولات زياد در قشر زمين- چه در ساحه ي خشكه و چه در ساحه آبي - پديد آمد. كتله هاي وسيع آبي را قبلاً مطالعه كرديم؛ ساحات خشكه نيز مانند آب ها، تحولات زيادي را سپري كرده و خشكه هاي بزرگ كه به شكل امروز تبارز كرده اند عبارت اند از: قاره ي آسيا بامساحت 2/44 ميليون كيلومتر مربع، قاره ي امريكا با 3/42 ميليون كيلومتر مربع، قاره ي افريقا با 8/24 ميليون كيلومتر مربع، قطب جنوب يا انتركتيكا با 3/13 ميليون كيلومتر مربع، قاره ي اروپا با 10 ميليون كيلومتر مربع و اقيانوسيه (استراليا و جزاير دور و اطراف آن) با 0/9 ميليون كيلومتر مربع خشكي.
جرم و حجم زمين: دانشمندان جرم كره ي زمين را 5883000000000 تن (پنج تريليون وهشت صد و هشتادو سه ميليارد تن) و حجم آن را 1082841310000 كيلومتر مكعب (يك تريليون و هشتاد و دو ميليارد و هشت صد و چهل و يك ميليون و سه صد و ده هزار كيلومتر مكعب) محاسبه كرده اند. وزن مخصوص زمين را 52/5 در هرسانتي متر مكعب تثبيت كرده اند. ضمناً قابل ذكر است كه وزن مخصوص آب يك گرم مساوي به يك سانتي متر مكعب است. اوسط ارتفاع خشكه ي زمين 823 متر و اوسط عمق بحر ها و اقيانوس ها 3810 متر محاسبه شده است.
بلند ترين نقطه ي روي زمين قله اورست (كوه هماليه) مي باشد كه 8884 متر از سطح بحر ارتفاع داشته و عميق ترين نقطه در اقيانوس آرام، گودال ماريانا است كه 10863 متر عمق دارد.
محيط زمين: محيط زمين در روي خط استوا 40073 كيلومتر و محيط زمين به روي نصف النهار 39944 كيلومتر سنجش شده است. به همين ترتيب قطر استواي زمين 12757 كيلومتر و قطر قطبين زمين 12714 كيلومتر سنجش شده است.
سرعت سير زمين: سرعت سير زمين به دور خورشيد يعني در هنگام حركت انتقالي 4/40 كيلومتر در ثانيه به طور اوسط محاسبه شده است. به همين ترتيب سرعت سير زمين به دور خودش يعني در هنگام حركت وضعي به طور اوسط 400 متر در ثانيه محاسبه گرديده است. ناگفته نبايد گذاشت كه سرعت حركت زمين به دور خودش در عرض البلدهاي مختلف، ا زهم متفاوت مي باشد؛ چنان كه سرعت سير زمين در خط استوا 465 متر در ثانيه و در عرض البلد 30 درجه 403 متر در ثانيه و در عرض البلد 60 درجه 333 متر در ثانيه سنجش شده است.http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012/07/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg/07http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012http://1pezeshk.com/wp-content/pics/2012/07/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg/07/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg/07-30-2012-10-33-34-AM.jpg صفحه قبل 1 صفحه بعد |
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||||||||||||||
|